اگر فرزندتان دوست بدرفتاری داشت، شما چه کار باید کنید؟

دوست فرزندتان

اگر احساس خوبی به دوست فرزندتان ندارید چه باید بکنید؟

قطعا به عنوان والدین، از دوست پیدا کردن فرزندتان لذت می برید. تماشای شکوفا شدن مهارت های اجتماعی شان، بازی کردن و خندیدنشان، واقعا فوق العاده است. یادگیری حمایت کردن از دیگران و حمایت شدن توسط همسالان و دوستان از مواردی است که برای والدین بسیار شیرین است. شواهد حاکی از آن است که داشتن روابط دوستانه می تواند به موفقیت کودکان سرعت ببخشد. برای مثال کودکانی که دوستان بیشتری دارند درجات بالاتری از عزت نفس را در سنین بزرگسالی نشان می دهند.

با همه این ها، احتمالا دیر یا زود با موضوعی چالش برانگیز مواجه شوید؛ این موضوع چیزی نیست جز داشتن احساس منفی نسبت به برخی از دوستان فرزندتان! این احساس منفی می تواند ناشی از دلایل زیادی باشد. مثلا شاید دوست فرزند شما خیلی خشن، قلدرانه و کینه توزانه بازی می کند، یا به نظر می رسد که در حال انجام کارهایی نامعمول است و به طور کل یک جای کارش می لنگد!

زمانی که این اتفاق می افتد، اکثر والدین احساس می کنند که در یک دوراهی قرار دارند و از رفتاری که باید نشان دهند مطمئن نیستند، همچنین شک دارند که چه قدمی باید در این راستا بردارند. مطلب دوستیابی کودکان رابخوانید. دوست فرزندتان

چرا ممکن است که به دوست فرزندتان احساس خوبی نداشته باشید؟

قبل از این که شروع به تحلیل کردن این مسئله کنید، بهتر است تا به احساسات خود واقف شوید و آن ها را بپذیرید. واقعیت این است که هیچ اشکالی ندارد اگر این احساسات منفی را نسبت به برخی از دوستان فرزندتان داشته باشید؛ چرا که این احساسات لزوما غلط نیستند.

سپس باید به بررسی چیز هایی که موجب ناراحتی تان شده اند و احساسات شما را تحریک کرده اند بپردازید. کدام یک از احساسات ترس، اضطراب، ناامیدی و خشم را تجربه می کنید؟ به ناراحتی خود عمیق تر نگاه کنید تا بهتر متوجه دلیل سرزنش انتخاب کودک تان شوید.

برای مثال ممکن است نگران تاثیری باشید که دوست فرزندتان می تواند بر روی او بگذارد. در طول سال های مدرسه، این رفتارها می تواند شامل هرچیزی باشد. از بی ادبی گرفته تا رفتارهای پرخاشگرانه. این موارد هرچه که هستند، از جمله مسائلی هستند که شما را نگران می کنند، چرا که می ترسید فرزندتان آن ها را یاد بگیرد و تکرار کند.  

از زمانی که کودکان به دوران راهنمایی می رسند معمولا این نگرانی اوج می گیرد؛ مثلا ممکن است بشنوید که دوستش در حال گفتن جملاتی ظالمانه به اوست و یا احساس کنید که فرزند حساس تان در چرخه ی از قهر و آشتی با دوست صمیمی اش گیر کرده است. این افکار و موقعیت ها ممکن است شب ها خواب را از شما بگیرند؛ چرا که دوران راهنمایی و نوجوانی دورانی چالش برانگیز هستند. افکاری مانند: «نکند دوستانش تاثیری مخرب بر رفتارهای او بگذارند و او را دچار دردسر کنند؟ نکند او را به سمت رفتارها و موقعیت های خطرناک تشویق کنند؟ آیا فرزند من می تواند در چنین موقعیت هایی انتخاب درست را تشخیص دهد؟»

این ها همه نمونه ای از افکار اضطراب آوری است که ممکن است در ذهن شما و دیگر والدین نفوذ کند. هیچ مادر و پدری دوست ندارد تا شاهد سوء استفاده، صدمه دیدن و تحت تاثیر قرار گرفتن فرزندش باشد.

 دوست فرزندتان

پی بردن به حرکت بعدی

اگر مطمئن شدید که دلیل احساس ناخوشایندی که دارید به رفتار دوست فرزندتان و امنیت خود فرزندتان مربوط نمی شود، بهتر است تا نگرانی های خود را کنار بگذارید. شاید آن کودک با پس زمینه متفاوتی نسبت به خانواده شما پرورش یافته و یا خود را به شیوه ای متفاوت ابراز می کند. علی رغم احساس ناخوشایند شما، شاید این تفاوت دقیقا همان چیزی است که موجب جذب فرزندتان به این رابطه شده است.

والدین باید از مرز بین احساسات خود و احساسات فرزندشان آگاه باشند. شاید آن ها انتظار این را دارند که فرزندشان نیز باید احساساتی شبیه به آن ها داشته باشد؛ اما والدین و فرزندان اغلب افکار و احساسات متفاوتی دارند که اتفاقا این تفاوت عادی است.

خود را به چالش بکشید و منشا احساساتی که دارید را پیدا کنید. آیا این احساسات ریشه در تجربه ای از دوران کودکی شما دارند؟ آیا نگران این هستید که فرزندتان احساسات و موقعیت های بدی را تجربه کند؟ متخصصان معتقد اند که گاهی این احساسات به کودک و دوست او مربوط نمی شوند و منشا آن ها در مشکلات خود والدین است.

در این شرایط چگونه باید با کودکان حرف بزنیم؟

طبیعتا در برخی موارد می توانید در امر دوستی کودکان مداخله کنید. اگر رفتار یا تعامل دوستش با او مخرب و سمی است می توانید وارد عمل شوید؛ اما به یاد داشته باشید که این کار را به نحوی انجام دهید که کودک مجبور نباشد بین شما و دوستش، یک نفر را انتخاب کند.

پشت سر دوست او بدگویی نکنید

مشخصا گفتن جمله ای مثل «من از این پسره دوستت خوشم نمیاد»، وسوسه برانگیز است. تلاش کنید تا در برابر این خواسته درونی مقاومت کنید. بدگویی از دوست او و خانواده اش اصلا کار مناسبی نیست و پتانسیل این را دارد که در ارتباط شما و فرزندتان شکاف ایجاد کند و موجب شود تا او اتفاقا رغبت بیشتری به برقراری رابطه با دوستش داشته باشد.

دوست فرزندتان

نوری را بر نقاط تاریک مشکل بتابانید

اگر چیزی موجب نگرانی شما شده است و فکر می کنید که فرزندتان از آن آگاه نیست، با او حرف بزنید و سوالاتی را که ذهن شما را مشغول کرده از او بپرسید. مثلا از او بپرسید که زمانی که دوستش بر سرش فریاد زده چه احساسی داشته، آیا قبلا نیز در هنگام عصبانیت پرخاشگری کرده است؟ واکنش او در برابر این رفتار ها چه بوده؟

حل مشکل به کمک یکدیگر

زمانی که از مشاهدات خود سخن گفتید به فرزندتان فرصت دهید تا نظر و دیدگاه خود را بیان کند. ممکن است او از پس مدیریت کردن این شرایط برنیامده باشد و از کمک شما قدردانی کند. اعتبار بخشیدن به احساسات و تجربیات عاطفی آن ها بدون عجله برای رفع کردن آن ها، ابزاری ارزشمند برای والدین در هر سنی است که موجب ایجاد ارتباط عمیق تر با فرزندان می شود.

در این گونه مواقع می توان احساسات آن ها را با پرسیدن چند سوال ملایم از پس شرایط بیرون کشید؛ مثلا «به نظر مسئله ای که با آن مواجهی چالش برانگیز است، چه احساسی نسبت به آن داری؟» یا «متوجه شده ام که بعد از بیرون رفتن با دوستت ناراحت و ساکت بودی، چی باعث این احساس شده بود؟»

در همین هنگام می توانید از تجربیات خود با دوستان تان نیز صحبت کنید و روش هایی را که به بهبود روابط شان کمک می کند را توصیه کنید.

آیا باید دوستی فرزندتان را از بین ببرید؟

گاهی با وجود گذراندن مراحل بالا، مشکل حل نمی شود و مجبور به انجام اقدامات دیگری می شوید. در این زمان می توانید حرکتی رو به جلو داشته باشید.

  1. مداخله

اگر دوست فرزندتان به گونه ای رفتار می کند که خطرناک یا ناامن است، می توانید مداخله مستقیم داشته باشید. برای گذراندن وقت با آن دوست، محدودیت های سختی را برای فرزندان خود قائل شوید. مثلا اگر او درخواست دارد تا دوستش را به منزل بیاورد، می توانید قبول کنید؛ اما با این شرط که او نمی تواند خانه آن ها بماند،  یا گردش بعد از زمان مدرسه مجاز است اما شب ماندن در خانه همدیگر مجاز نیست. در بعضی شرایط نیز ممکن است لازم باشد که به هر نوع ارتباطی نه بگویید. صحبت با والدین او ممکن است ضروری باشد. همچنین اگر در مدرسه  فرزندتان کودکی هست که قلدری می کند لازم است تا با مربی و مسئولین مدرسه صحبت کنید؛

  1. حمایت

اگر دوستی آن ها خطرناک نیست اما همچنان ارتباط آن ها را ناخوشایند می دانید، به جای اینکه برای کودکتان تصمیم بگیرید، تلاش کنید تا آموزش های لازم را به فرزندتان بدهید.

این وظیفه شماست که فرزندان را ایمن و سالم نگه دارید؛ اما دور نگه داشتن آن ها از تجربه احساسات منفی و چالش های زندگی از وظایف شما نیست. اگر بتوانید احساسات منفی خود را دربارۀ این دوستی شناسایی کنید، همچنین تشخیص دهید که فرزندتان از این رابطه لذت می برد، و چالش های رابطه او با دوستش خطرناک و نگران کننده نیست، شاید بهتر باشد تا خود را عقب بکشید و به انتخاب های فرزندتان اعتماد کنید. کمک کردن به کودک به منظور مدیریت فراز و نشیب های روابط، نشان‌دهنده اعتماد و اطمینان شما به آن ها است.دوست فرزندتان

چگونه می توان به کودک در جهت ایجاد دوستی های مثبت کمک کرد؟

الگوسازی روابط سالم برای فرزندان، کاری ضروری است. می توانید از داستان ها، کتاب ها و فیلم ها به منظور شناساندن ویژگی های مهم یک دوست خوب به فرزندتان استفاده کنید.(مطلب مزایای قصه گویی را بخوانید.) تلاش کنید که هم از ویژگی های مثبت بگویید و هم منفی. برای آن ها نحوه تعامل سالم دو دوست با یکدیگر را توصیف کنید. از صحبت درباره این حقیقت که همه دوستی ها برای همیشه دوام نمی آورند خجالت نکشید. آن ها باید بدانند که علی رغم گذراندن زمان هایی فوق العاده با برخی افراد، شرایط می تواند تغییر کند و اگر زمانی دیگر احساسات مثبت از رابطه ای دریافت نمی کنند، می توانند آن را دوباره ارزیابی کنند و در صورت لزوم به آن پایان دهند.

مهم ترین پیامی که والدین می‌ توانند به فرزندان برسانند، این نکته است که به آن ها در انتخاب دوستان، مشارکت در روابط و حتی پایان دادن به یک رابطه اعتماد دارند. البته این به این معنی نیست که نمی توانید راهنمایی های لازم را به آن ها بکنید و زمان هایی که در شرایط سختی هستند کمک شان کنید؛ بلکه به این معنی است که اجازه تصمیم گرفتن به جای آنان را ندارید. فرزند شما مختار به انتخاب است و بهترین نقشی که شما می توانید ایفا کنید، نقش حامی است.                                                                    

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید