اختلال خوردن در کودکان


چگونه با کودکی که اختلال خوردن دارد برخورد کنیم؟

احتمالا زمانی که متوجه شدید فرزند دلبندتان به اختلال خوردن دچار است، احساسی دردناک و ناراحت کننده را تجربه کردید. اما، نگران نباشید! چرا که شما به عنوان مادر و پدر، این قدرت را دارید که او را به سمت بهتر شدن هدایت کنید. حتی اگر کودک به قدر کافی آماده درمان نباشد. به همین منظور، لازم است متوجه آنچه او در حال تجربه کردن است باشید و در مرحله بعد، درباره این تجربیات با خودش صحبت کنید و آگاهی کودک را از مشکلی که دارد بالا ببرید. یادگیری این مسئله و همچنین دلگرمی دادن به کودک در این زمینه که مشکلش قابل حل است، موجب می شود که او با گام هایی سریع تر به سمت بهبودی حرکت کند.

نشانه های اختلال خوردن در کودکان

همانطور که گفته شد، احتمالا رویارویی با این مشکل تا حدودی برایتان سخت باشد. اما آنچه در ابتدا مهم است، شناختن رفتارهایی است که ممکن است نشان دهنده درگیر بودن کودک با اختلال خوردن باشد. در زیر به 3 دسته از حوزه هایی که باید به آن ها توجه کنید پرداخته شده است:

  1. این دسته شامل نشانه هایی است که به خوردن و فعالیت کودک مربوط می شوند و دربرگیرنده رفتارهایی غیرعادی در خوردن است. رفتارهایی مثل غذا خوردن در زمان خاصی از روز و یا اصرار شدید او برای غذا خوردن در یک ظرف مشخص، تنها غذا خوردن، زود ترک کردن سفره نسبت به دیگران، نخوردن از غذایی که خودش درست کرده، وزن کردن های مداوم، پوشیدن لباس های خیلی گشاد و ورزش کردن زیاد به حدی که انگار مجبور است.
  2. نشانه هایی که به سلامت جسمانی کودک مربوط می شوند. مثل تغییرات سریع کاهشی یا افزایشی وزن، خستگی و ضعف، سرگیجه، غش کردن، درد های شکمی، دندان های آسیب دیده، نازک شدن مو و احساس سرما و لرز.
  3. نشانه هایی که به سلامت ذهنی کودک مربوط می شوند. مثل متمرکز بودن دائمی بر وزن و تصویر بدنی، احساس استرس و اضطراب و شرمساری درباره غذا خوردن. همچنین داشتن عزت نفس پایین، افسردگی و انزوا.اختلال خوردن

چگونه می توانیم از بروز اختلال خوردن در مراحل رشد فرزندمان جلوگیری کنیم؟

هنوز مشخص نیست که به طور قطع چه چیزی مانع بروز اختلال خوردن می شود. چرا که بعضی موارد از کنترل ما خارج است. اما، می توانید محیطی را فراهم کنید که دیدی مثبت و پذیرا نسبت به تصاویر بدنی داشته باشد. چنین محیطی می تواند موجب پیشرفت کودک شود. برای فراهم کردن این فضا باید بر ویژگی های اخلاقی به جای ویژگی های فیزیکی و ظاهری تمرکز کنید. به کودک یادآوری کنید که ارزش هر فرد به شخصیت او برمی گردد و افراد، چه چاق و چه لاغر و با هر شکلی می توانند قوی و خوشحال باشند.

نکته دیگر آن که کودک نباید متوجه نگرانی ها و حساسیت هایی که نسبت به بدنتان دارید شود. مثلا گفتن این جمله که ” وای باورم نمیشه که 2 کیلو چاق شدم! ” باعث می شود کودک نیز نسبت به تصویر های بدنی حساس شود. به علاوه، از نظر دادن راجع به وزن و بدن کودک خودداری کنید.

شما همچنین می توانید با برقراری یک رابطه باز و صمیمی با فرزندتان این امکان را فراهم کنید که با شما درباره نگرانی هایی که دارد به راحتی صحبت کند و با یکدیگر به حل صحیح مشکلات احتمالی او بپردازید.

آیا والدین می توانند موجب به وجود آمدن اختلال خوردن در کودک باشند؟

خود را به خاطر داشتن فرزندی با اختلال خوردن سرزنش نکنید. با آن که محققان هنوز دقیق نمی دانند که چرا بعضی افراد با این اختلال رشد می کنند اما مشخص شده است که این اختلالات زیر بنای زیستی، اجتماعی و محیطی روشنی دارند.

آنچه والدین می توانند انجام دهند، ارائه دادن مدلی صحیح از درست غذا خوردن و درست فکر کردن، به کودکان می باشد. (علی رغم آنکه خیلی از والدین با وجود ارائه چنین مدل هایی همچنان به نحوی با این اختلال درگیر هستند.) بنابراین شما می توانید نقشی اساسی در درمان و بهبود فرزندتان داشته باشید.

حداقل سنی که علایم اختلال خوردن آشکار می شوند چه سنی است؟

کودکان از 5 سالگی می توانند علایم اختلال خوردن را نشان دهند. تحقیقات نشان داده که (آنورکسی و اختلال کم خوری عصبی) از سنین پایین تری آشکار شده و در سنین 8 تا 12 به اوج خود می رسد. به علاوه، میزان این اختلالات نسبت به دهه های گذشته افزایش پیدا کرده است. محدوده سنی در نظر گرفته شده برای گسترش اختلال کم اشتهایی عصبی و بولیمیا (پر اشتهایی عصبی)، 18سالگی و برای اختلالات بینج ایتینگ (پرخوری عصبی در مدت زمان کوتاه) 21  سالگی است.

چگونه باید خود را برای گفتگو درباره این اختلال آماده کنیم؟

بهتر است قبل از آن که با کودک صحبت کنید، درباره اختلال و موقعیتی که وجود دارد مطالعه کافی داشته باشید. آن زمان می توانید فهم و درک بیشتری از شرایطش داشته و همچنین راحت تر با آن ها همدلی کنید.

دانستن این مسئله مهم است که اغلب کودکان معمولا مشکل خوردن خود را به دلایلی انکار می کنند: دلایلی مانند خجالت کشیدن و مضطرب بودن به خاطر داشتن این مشکل و یا احساس دستپاچگی از مواجه شدن با آن. همچنین ممکن است خود کودکان در سنین پایین تر متوجه آن نبوده و به همین دلیل آن را انکار کنند. با این وجود بسیار مهم است که در ارتباط با این موضوع با کودک گفتگو کنید.

گاهی نیز پیش می آید که کودک متوجه مشکل خود هست، اما، باور دارد که آن مشکل آنقدرها هم حاد و اساسی نیست و برای همین تمایلی به تغییر آن ندارد. شاید هم نمی تواند از ارتباط خاصی که با خوردن دارد دست بکشد و از روبه رو شدن با آنچه ممکن است از دست دهد، می ترسد. در مقابل والدین میتوانند کوچک ترین پیشرفتی که در کودک مشاهده می کنند را تشویق کنند و شرایطی را برای کودک فراهم کنند تا آن چیزی را که به واسطۀ قرار گرفتن در این وضعیت از دست داده، پیدا کند.

اختلال خوردن

چگونه درباره این اختلال با فرزندمان حرف بزنیم؟

گفتگو را با ملایمت شروع کنید و به او بفهمانید که واقعا نگرانش هستید. درباره آنچه می دانید دقیق و روشن صحبت کنید. سپس از خودش درباره نگاهی که به قضیه دارد بپرسید و دقیق به آنچه که می گوید گوش دهید. خود را برای شنیدن هرچیزی آماده کنید. از قلدری کردن در مدرسه گرفته تا احساس شدید اضطرابی که کودک با آن درگیر است. زمانی که با کودک صحبت می کنید سعی کنید، حتی اگر برایتان سخت است، از لحنی ملایم استفاده کنید. تا فرزندتان کمتر دستپاچه شود و احساس راحتی بیشتری داشته باشد.

چگونه فرزندمان را به سمت درمان سوق دهیم؟

مواجه شدن با اختلال خوردن و یافتن درمان مناسب نیازمند تلاش زیاد است. والدین باید بدانند که روند و مراحل درمان چیست و این آگاهی را می توان با مراجعه به یک متخصص تغذیه و یا روانشناس به دست آورد. در جریان روند درمان باشید و کودک خود همراهی کنید. مثلا سعی کنید در جلساتش با متخصص حضور داشته باشید. شما با این همراهی می توانید حمایت بیشتر خود را به کودک نشان دهید. اگر اولین متخصص و یا اولین درمان موثر نبود، نا امید نشوید و صبور باشید. فراموش نکنید که یافتن درمان مناسب می تواند کمی زمان بر باشد.

چگونه می توان کودک را در مسیر بهبودی حمایت کرد؟

درمان اختلال خوردن مسیری زمان بر و مداوم است. باید متوجه این قضیه باشید که کودک درحین درمان ممکن است با موانع و شکست ها و همچنین دوره های عود برخورد کنند. بنابراین، حمایت کردن این کودکان برای سربلند بیرون آمدن از مسیر های درمانی نیازمند آگاهی، صبر، حوصله و انرژی فراوان می باشد. پس کفشی آهنین به پا کنید و آماده ی مبارزه ای سخت و طولانی باشید!

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید